تابستون...

ساخت وبلاگ
سلام.خوب هستید عزیزان؟از پارسال تا الان پستی نذاشته بودمیادش بخیر آبان سال 89 این وبلاگو ساختم.الان وقت فلاش بک می زنم و گذشته رو نگاه می کنم انگار همه چی خواب بودش.13 ســــــــــــــــــــــال گذشت...!!!!انگار همه چی تو کسری از ثانیه از جلو چشام رد شدش.تو این همه سال که گذشت تصمیم داشتم خوب زندگی کنم..به خودم معنا ببخشم، تو دنیا هیچ انتقامی لذتبخش تر از این نیست.آدما همه عمرشون قربانی بودن، اون وقت چجوری میخوان انتقام بگیرن؟؟؟ با قربانی کردن خودشون؟!!نیروی بیش از حد در مسیر غلط نه تنها برای خودش شخص، بلکه برای بقیه هم خطرناکه.بگذریم..بسه زیاد حرف زدم... اینو خودم حدس زنمعزت زیادسایتون کم نشه​​​​​​​​​​​​​​پس از تو نمونم برای خدا *** تو مرگ دلم را ببین و بروچو طوفان سختی ز شاخه غم *** گل هستی ام را بچین و بروکه هستم من آن تک درختی *** که در پای طوفان نشستههمه شاخه های وجودش *** زخشم طبیعت شکسته​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​ تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 16:24

سلام.خوب هستید عزیزان؟خیلی وقت بود که اصلا پستی نذاشته بودم.ولی هر روز سر میزنم...این بار میخوام يك نوشته بدون لحظه اي تفكر بنویسم....اين اولين روزي نبود كه بدون هيچ مقدمه اي شروع به نوشتن مي کنم و همواره احساس خودمو بدون نگه داشتن حافظه ام روي كاغذ پياده مي كنم.اينبار خاطره گذري از ذهن است كه با برخورد نورون ها به شكل محفوظ باقي مي مونه.شاید ندونید به ياد كسي بودن، همراه با آهنگ يك خواننده نچندان معروف چه حالي داره...و بعد از اون خماري و سر درد ناشي از آهنگ ..دیگه مثل گذشته ها نمیتونم به فکر همه باشم و غصه همه رو بخورم.بی رحمانه هستش. ولی تو دل من جایی نمونده که همه رو راه بدم.تا جایی که من می‌دونم واژه خوب فقط یه برچسبه که اگه کسی برامون نفع داشته باشه بهش میزنیم. یه چیز کاملا مغرضانه هستش.هر جور بخوای بهش نگاه کنی برچسب زدن به آدما انسانیشون رو ازشون می گیره.به نظر من دوجور آدم خودخواه داریم: یکی که لایق این تکبر نیست ، و یکی که زیادی بلند پروازه.حماقت اولی طبیعیه، ولی دومی نادره وسخت پیدا میشه.انسان‌هایی متولد شدن که برای رسیدن به آرزوهای فرابشری و زیاده‌خواهی‌هایشون از انسانیت شون دست کشیدن. هیچ وقت از دیدن رنج و اندوه شون سیر نمیشن.شاید تنها چیزی که مارو امیدوار میکنه مداخله الهی هستش... فقط توسط خداوند می تونیم از لعنت ابدی رها بشیم.برا همه کارهایی که کردیم ... غیر از این هر چی که هست مزخرفاته...!بگذریم....سال نو شما عزیزان پیشاپیش مبارک.عزت زیادسایه هاتون همیشه برقرار تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1402 ساعت: 6:49

سلام.خوب هستید عزیزان؟از پارسال تا الان آپ نکردم..!زمان بعضی اوقات چقدر زود از دست آدم در میره....!خیلی وقته که دیگه قهوه نمی خورم....تقریبا 1 سالی هستش.قبلنا یک روز در میون تو کافه ها بودم و داشتم قهوه می خوردم...به قول بعضی از دوستام چجوری میری کافه و تنهایی قهوه می خوری....برات مگه لذت بخشه...!بهشون میگم این تلخی قهوه باعث میشه که خیلی چیزا رو آدم فراموش کنه....يه وقتايي وقتي به 10 سال گذشته اي که رفت نگاه ميکنم مي بينم خداروشکر به هيچکس بدهکار نيستم،اينکه اين آبرو رو من بابتش خيلي هزينه دادم و به اين راحتي از دستش نميدم....اينکه اين آبرو رو به واسطه رفاقت با فلان شخص و نامردي در حق کسي به دست نياوردم و خوشحالم که خدا هم هميشه باهام بوده.شايد ما رازهامون رو از خيلى‌ها پنهان مى‌كنيم حتى از خودمون..اما اسمش رو گذاشتيم فراموشى.....!!!این چند مدت اتفاقات گوناگونی برام افتادش...نمیگم بد بودش....ولی خدا رو شکر خدا همش پشتم بودش و مراقبم بود...ولی یک چیز رو خوب یاد گرفتماینکه دیگه حرفامو تو سینه خودم نگه داشته باشم.بعضي اوقات يه صدايي از دورنم بهم ميگه دلت مي خواد از شر همه چي و همه کس خلاص بشي و بري جايي که هيچ کس تو را نشناسه؟گاهي دلم مي‌خواد همين کار رو بکنم......حرف زیاده و راه هنوز ادامه داره.....بگذريم....وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بودزیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بودوقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه میکردقاصد چشم تو آمد مژده روییدن آوردعزت زیادسایتون کم نشه تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 85 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 21:35

سلام.خوب هستید عزیزان؟باز تنبلی کردم و خیلی وقته که آپ نکردم.شما به بزگواری خودتون ببخشید.همیشه به اینجا سر می زنم.میگم شاید از بچه های قدیمی گذرش خورد به اینجا...تو این همه سالهایی که گذشت به خیالم پشت نکردم.گاهی پیش خودم میگم باید مثل خمیر بشم تا فردا آهنی بشم..بعضی اوقات برمی گردم گذشته میبینم رفیقای اولم اصلا کجان!!!!آخرش به این می رسم که واژه حقیقت رو آویز گوشام کنم.ولی تهش پیش خودم میگم یه روز همه رویا ها تو مشت حقایقن و فاصله ای نیستو نور موفقیت پشت درای بسته هستش و باز لباس رزم می پوشم و واسه آینده می جنگم.آخرش هم میشه همه مشکلات رو با یک لبخند نادیده گرفت..خیلی وقته از نوشته های باطله فراری ام...از وقتی که فهمیدم جوابی به جز کلام زور نیست..! فقط تو فکر تلافی ام ...همیشه تکفرم این بود حق آدما اینه که با عشق زندگی کنن..بدون غرور ، بدون دروغ ، بدون خواهش...این وسط کی فاعل این داستن هستش....کدوم منش درسته..!کدوم مرشدی جز خود آدم میشه راهنمای واقعی..!تو ظاهر همه چی سخته...ولی آسونه تو درون...اگر خالصانه اونو بخوای هر بار ...بسه زیاد حرف زدم..اینو خودم حدس زدمعزت زیادسایتون کم نشه***تا وقتی پول خدای همس و زور تو کلامدروغ توی کاره و غرور تو سلامشعور بی شعوره و شنود بی جوابخروش پی شکار و سرود تو کلاغغروب بی طلوعه و طلوع یه سرابحرف آخر من شد با کرا تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 21:35

سلام.خوب هستید عزیزان؟خیلی وقت بود آپ نکرده بودم.راستش اینقدر مشکلات زیاد شده که وقت نمی کنه به خودش برسه...یه زمانی چقدر اینجا رنگاوارنگ بودش.الان دریغ از یک رهگذری که بیاد و سر بزنه.بعضی اوقات دلتنگ بعضیا میشیم که شاید هیچ وقت یادی از ما هم نکنند.چه میشه کرد...!!زندگی هستش ...همینقدر خشن و همین قدر بی رحم....بعضی اوقات سفر می کنم به عمق افکاراتم..جایی که فقط خودم هستم و من.....!!!دلم کمی گرفته...بعضی اوقات نگاه می کنم چقدر راحت آدما تو زشتی ها از هم سبقت می گیرن...!افکارهامون همه خط خطی هستش از نوع سیاه قلم...!بعضی اوقات اینقدر فریاد زدم که انگار کسی نمی شنوه...دیگه مهم نیست...همون بهتره که فقط سکوت کنیم و گذر زمان رو تماشا کنیم.!!به یک نکته ای رسیدم و اونم اینه که : بدبختی واقعیتی هست بین دو خوشبختی.زندگی همچنان ادامه داره...و با امید به آینده روشن...!بگذریم..بسه زیاد حرف زدماینو خودم حدس زدمعزت زیاد.سایتون کم نشه.باز دوباره تک و تنهاخارج از نگاه دنيااز همين جا پر مي گيرمرو به شهر اول و آخر دنياچشامو مي بندمودلو مي زنم به دريا تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 21:35

مسیر زندگی.....سلام.خوب هستيد عزيزان؟يه 6 ماهي آپ نکردم..!ولي هر روز به وب سر مي زدم...حس و حال پست گذاشتن نداشتم.امروز نمي دونم يهويي چي شد گفتم يه پستي بزارم...يه تازه سازي بشه.داشتم امروز فکر مي کردم که چرا بعضي تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 107 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 15:41

شب طولانی....سلام.خوب هستيد عزيزان؟خيلي وقت بود آپ نکرده بودم.بهر حال با مصادف شدن شب يلدا گفتم يه آپي کنم.بعضي از روزها قبل از غروب آفتاب ميرم تو خيابون ها قدم مي زنم.آدم هايي رو ميبينم که انگار فقط يک نقابي زدن تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 15:41

سلام. خوب هستید عزیزان؟ یه مدتی بود آپ نکرده بودم...   زمستون   هم رسیدش و با سردی هایش... زمستون با سوز و سرما و برفاش قشنگه....مگه نه؟ داشتم همینجوری بعضی از وب ها رو نگاه می کردم: یه چیزی برام جالب اوم تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 22:00

سلام. خوب هستید عزیزان؟ خیلی وقت بود که آپ نکرده بودم. راست یه کمی بی حوصله بودم... هر بار می خواستم پست بزارم ولی میدیدم خواننده نیست...! برای کی بزارم و برا چی بزارم؟!!! پیش خودم گفتم درسته کسی نیست تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 92 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 22:00

سلام. خوب هستید عزیزان؟ گفتم یک آپی کنم... داشتم به شهریور فکر می کردم.... انگار ماه شهریور با ماه مهر یک رابطه تنگاتنگ داره.... وقتی شهریور ماه میرسه انگار به آدم حس بی مهری دست میده... داشتم تو خیاب تابستون......ادامه مطلب
ما را در سایت تابستون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khakestarkhaterat بازدید : 98 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 22:00